پویایی آموزش گروهی (قسمت دوم)

مدیر سایت
08 آبان 1400
پویایی آموزش گروهی (قسمت دوم)

آموزش موسیقی در گروه (قسمت دوم)



این متن از کتاب All Toghether از انتشارات موسسه‌ی ABRSM ترجمه شده است، شایان ذکر است موسسه‌ی BMAcademia در حال تهیه‌ی متونی می‌باشد که برای مربیان موسیقی مفید خواهد بود، در صورتی که برای این امر می‌توانید همکاری کنید حتما با ما در تماس باشید. این مقاله به طور خاص بر پویای آموزش موسیقی در گروه می‌پردازد و اینکه بر آموزش موسیقی به صورت گروهی چه مزایایی برای مربی و همچنین هنرجویان خواهد داشت متمرکز است.  



پویایی آموزشی گروهی(قسمت اول)


قسمت دوم:


پویایی گروه


  هرگونه مواجهه آموزشی زمانی پیشرفت و تکامل می‌یابد که رابطه بین معلم و دانش‌آموز تقویت شود و تشویق و حمایت به یادگیری موسیقی نماید. توافقی که یک به یک بین افراد در آموزش ایجاد می‌شود، متفاوت از آموزش گروهی است. اما در هر دو نمونه لازم است که محیط یادگیری به گونه‌ای مفید باشد که منجر به تسهیل موثرترین واکنش در بین طرفین شود و باعث افزایش درک موسیقی گردد. بدین ترتیب، آیا روشی که با آن آموزش ساز به صورت گروهی انجام شود، با آموزش فرد به فرد متفاوت است؟ استدلال شکل‌گرفته توسط تعدادی از معلمان، همان «پویایی» موجود در آموزش گروهی است.


آموزش گروهی نسبت به کلاس‌های فردی، «پویایی» متفاوتی دارد. طبق تجربه من، گروه‌هایی با اندازه‌های مختلف، احساس کاملاً متفاوتی به ما می‌دهند: گروه‌های دو نفره می‌توانند کمی سخت تر به پویایی گروهی برسند، در حالیکه گروه‌های 4 نفره می‌توانند بسیار راحت‌تر به پویایی گروهی دست یابند. گروه‌هایی با انداره متوسط (7-12 نفر)، نیز متفاوت می‌باشند، زیرا هم موقعیت گروه و هم موقعیت کلاس را به اشتراک می‌گذارند. سپس، وقتی تعداد نصف کلاس یا بزرگتر را در اختیار دارید (15 نفر یا بیشتر)، کلاس درسی را دارید که باز هم از تکنیک‌های متفاوتی برخوردار است.


موقعیت فرد به فرد برای کودکان در آموزش جدید، متداول نیست. آنها عادت دارند تا در یک کلاس یا گروه کوچکی از کلاس با هم کار کنند. موقعیت فرد به فرد به طور بالقوه بسیار موقعیت سختی است و سرعت و فشار خیلی زیادی را ایجاد می‌کند. کودکان این تمایل را دارند تا از محیط مثبت ناشی از وضعیت گروهی سود ببرند؛ آنها با هم‌کلاسی خود احساس امنیت کرده و احساس ترس و تنهایی ندارند، چون می‌دانند که تجربیات خود را  به اشتراک می‌گذارند. این مسئله برای آموزش کلاس فردی بسیار متداول است که موسیقی را کنار گذاشته و بر روی تکنیک و اصلاح موارد منفی تمرکز کند! («نه، درست مانند آن»). اگرچه، در گروه‌ها، یک فرد می‌تواند از اعضای گروه به عنوان الگوی آن نقش استفاده نماید («ببینید که چطور جیمز انگشت شست خود را در محل درست قرار میدهد»).  این مورد هم مزیت تشویق به الگوی این نقش را دارد و هم به دیگران کمک میکند تا یک نفر از بین دوستان خود را برای انجام درست این کار پیدا کند. 



یادگیری هنرجویان از همدیگر

معلم می‌تواند از شاگردان به عنوان نمونه‌هایی از روش مناسب (و در حال رشد)- بصری و شنیداری استفاده کند. پویایی گروه می‌تواند موجب تشویق شاگردان به پیشرفت شود. حمایت گروهی یا جفتی، واسطه قدرتمندی است و موقعیت گروهی را بسیار آسانتر می‌دانند، زیرا برای پیشبرد درس جذاب‌تر است. وقتی که اعضای گروه به توضیح نکات دیگران گوش می‌کنند، درک مسئله برای آنها در مقایسه با گوش دادن به معلم بیشتر است: شاگردان گروه نیز به کمک هم‌شاگردان هم‌سن خود و با همکاری و توانایی مشابه در حل مسائل، از بررسی مسائل تکنیکی سود می‌برند. مواردی وجود دارد که نشان می‌دهد صلاحیت فنی معلم گاهی مسئله را مشکل می‌کند، درحالی که تماشا کردن و گوش دادن به همسالان در این موقعیت بسیار مفید است، حمایت متقابل و تشویق سایر همسالان بسیار موثر می‌باشد. 


موفقیت این نوع آموزش و یادگیری، راهی است که پویایی، پیشرفت و حمایت گروه را تأمین می‌کند. دانش‌آموزان می‌توانند از یکدیگر یاد بگیرند، این میزان یادگیری می‌تواند به اندازه یادگیری از معلم یا بیشتر از آن باشد. پس، نقش معلم نسبت به درس دادن به یک فرد متفاوت است. هر سبک دانش‌آموز ارشد جایگزین سبک دیگری می‌شود که تشویق به حمایت و پیشرفت یادگیری مستقل همسالان خود می‌کند. رشد روابط خوب با شاگردان، همیشه لازم است. اگرچه در موقعیت گروهی، تعادل بین روابط تغییر می‌کند.


در آموزش فردی، رابطه بین معلم و شاگرد، برای موفقیت در آموزش و یادگیری بسیار مهم است. هر وقت که رابطه خوبی برقرار باشد، احتمالاً نتیجه مثبتی را به همراه دارد... جایی که رابطه بین معلم و شاگرد چندان مناسب نباشد، نتیجه بسیار زیان‌آوری را به همراه خواهد داشت و روی هم رفته، می‌تواند باعث شود که شاگرد موسیقی را کنار بگذارد. «دوست نداشتن معلم» نیز دلیل متداولی برای این است که شاگردان از یادگیری ساز موسیقی امتناع می‌کنند.


در آموزش فردی، رابطه بین معلم و شاگرد، برای موفقیت در آموزش و یادگیری بسیار مهم است. هر وقت که رابطه خوبی برقرار باشد، احتمالاً نتیجه مثبتی را به همراه دارد، اگرچه این خطر وجود دارد که معلم و دانش‌آموز می‌توانند میزان زمان درسی زیادی را به گفتگوی کلی اختصاص دهند تا اینکه موسیقی بسازند. جایی که رابطه بین معلم و شاگرد چندان مناسب نباشد، نتیجه بسیار زیان‌آوری را به همراه خواهد داشت و روی هم رفته، می‌تواند باعث شود که شاگرد موسیقی را کنار بگذارد. «دوست نداشتن معلم» نیز دلیل متداولی برای این است که شاگردان از یادگیری ساز موسیقی امتناع می‌کنند.



روابط هنرجوی موسیقی و مربی موسیقی

تعادل روابط در تدریس گروهی با توجه به اهمیت کمتر رابطه شاگرد-معلم، به وضوح متفاوت است. عامل کلیدی در اینجا برای معلم، رابطه کلی گروه در معنای عام‌تر است. روابط بین شاگردان، به خودی خود این نقش مهم را تضمین می‌کنند که هر کدام از آنها از صرف وقت برای یادگیری موسیقی لذت می‌برند. مسلماً، این مدل از رابطه‌ی بسیار سالم‌تر، به طور طبیعی متناسب با زندگی عاطفی کلی کودکان است.


روابط بین افراد گروه محرکی است که با مراقبت معلم، تحت کنترل قرار گیرد، منجر به حداکثر پیشرفت و درگیر شدن کلیه‌ی دانش‌آموزان می‌شود، درگیری بین افراد و برخورد شخصی بین معلم و شاگرد به حداقل میزان مطلق خواهد رسید. انتظار من این است که دانش‌آموزانی که در گروه یاد می گیرند، احتمال کمتری می‌رود که «دوست نداشتن معلم» را به عنوان دلیل قطع یادگیری موسیقی بیان کنند.


البته، پویایی گروه می‌تواند به گونه‌ای تأثیر بگذارد که معلم پاسخگو باشد و تا حد امکان بر شاگردان تأثیر بگذارد. معلمان خوب، تأثیر مثبت حاصل از بحث گروهی و یادگیری جفتی را می‌توانند تشخیص دهند و آنها سبک تدریس خود را با در نظر گرفتن نقش تسهیل‌کننده و توانمند‌سازی مشخص خواهند کرد تا به دانش‌آموزان خود، این امکان را بدهند که کنترل را در دست گرفته و استقلال خود را در یادگیری افزایش دهند.


تدریس گروهی، از درک و مسئولیت گروه حمایت می‌کند. نحوه‌ی توجه به این اظهارات متفاوت است، بنابراین همه اعضای گروه می‌توانند عملکرد نتایج را بر روی اهداف بررسی کنند.  مغایرت بین آنچه احساس می‌شود با آنچه به نظر می‌رسد، می‌تواند قابل بحث باشد. معلم می‌تواند جایگزین شاگرد در گروه شود و از او بخواهد تا به عنوان منتقد عمل کند. موسیقی می‌تواند بی‌عیبب و نقص باقی بماند.


در نهایت، از نظر اهداف مربوط به آموزش در گروه‌های کوچک و آموزش فردی تفاوتی وجود ندارد. هرچند، تدریس گروهی امکان تنوع و انعطاف‌پذیری بیشتر را در درس فراهم می‌کند.







ترجمه و تهیه BMAcademia، از انتشارات ABRSM


دیدگاه شما

دیدگاه ها 1
person_outline کامبیز سلیمی (هنرجو)
favorite_border
reply

mamnun

مطالب مرتبط

پویایی آموزش گروهی 1 (ABRSM)
مدیر سایت
27 شهریور 1400

پویایی آموزش گروهی 1 (ABRSM)